English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5097 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
color U پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
guiden U پرچم یکان پرچم نماینده یکان
stand bearer U پرچم دار یکان
battle sight U درجه جنگی
standard U نشان پرچم
standards U نشان پرچم
campaign badge U نشان جنگی
distinguished unit citation U نشان لیاقت یکان
distinguished unit citation U نشان یکان برجسته
campaign star U نشان جنگی ستاره
gold palm U نوعی نشان جنگی
control flag U پرچم نشان دهنده دستورات
labarum U پرچم قستنطین که نشان نصارا بران بود
service chevron U علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
honor U درجه نشان
crossbones U تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
hawfinch U سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
isotheral line U خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
zeroed out U ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
visit of courtesy U بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
tenant U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenants U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation U تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
escry U فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
flags U پرچم دار کردن پرچم زدن به
flag U پرچم دار کردن پرچم زدن به
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
designations U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
parent U یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
line replacement U یکان تعویض کننده یکان جبهه
designation U عنوان یکان یاشخص معرف یکان
combat arms U یکان رزمی یکان درگیر در رزم
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
hackle U شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
halyard U ریسمان پرچم طناب پرچم
field colors U پرچم رزمی پرچم یکانی
color salute U سلام پرچم احترام به پرچم
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element U یکان رزمی یکان تاکتیکی
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
warship U کشتی جنگی ناو جنگی
warships U کشتی جنگی ناو جنگی
unit mill U سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
resilience U درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
head to head U رقابت شانه به شانه
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
command information program U برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
flag semaphore U سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
division slice U یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
markings U نشان دار سازی نشان
marking U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
shoulders U شانه
beater U شانه
boek bou U شانه
omoplate U شانه
shouldering U شانه
combing U شانه
iekke U شانه ها
shouldered U شانه
shoulder U شانه
combings U دم شانه
master slave manipulator U یک شانه
pitchfork U شانه
pitchforks U شانه
combed U شانه
comb U شانه
scapula U شانه
harrower U شانه زن
scapulas U شانه
epaule U شانه
teasel U شانه چوپان
shouldered U شانه راه
broad shouldered U شانه پهن
Afro pick شانه مخصوص فر
shoulder U شانه راه
rake comb شانه شیاری
teasels U شانه چوپان
Comb ( brush ) your hair . U موهایت را شانه کن
harnessing U بند شانه
unkempt U شانه نکرده
ctenophore U شانه داران
teazle U شانه زدن
flax comb U شانه کتان
hard shouder U شانه راست
flush shoulder U شانه همسطح
flush shoulder U شانه همکف
arch spring line U شانه طاق
curries U شانه یا قشوکردن
curry U شانه یا قشوکردن
bough U شانه حیوان
boughs U شانه حیوان
pectinated U شانه دار
cop-outs U شانه خالی
cop-out U شانه خالی
brushed U شانه خورده
lapwing U شانه بسر
shouldering U شانه راه
harness U بند شانه
raised shoulder U شانه برجسته
rack type cutter U شانه رنده
shoulders U شانه راه
lapwings U شانه بسر
fly comb U شانه ارهای
honey comb U شانه عسل
epauliere U شانه پوش
harnessed U بند شانه
clips U شانه فشنگ
neck and neck U شانه بشانه
clip U شانه فشنگ
heckle U شانه کردن
teazel U شانه زدن
teazle U شانه چوپان
shoulder brace U شانه بند
hard shoulder U شانه استوار
honeycombs U شانه عسل
hatchel U شانه کتان
epauliere U زره شانه
hackle U شانه کردن
hoopoe U شانه بسر
clip laten U شانه گیر
clipped U شانه فشنگ
clippings U شانه فشنگ
clip ejector U شانه پران
honeycomb U شانه عسل
heckled U شانه کردن
shoulder of road U شانه راه
soft shoulder U شانه هموار
verge U شانه نااستوار
shoulder balance U بالانس شانه
scaular U استخوان شانه
verges U شانه راه
raised shoulder U شانه سکویی
teazels U شانه چوپان
verges U شانه نااستوار
verge U شانه راه
shoulder blades U استخوان شانه
shoulder blade U استخوان شانه
ctenoid U شانه مانند
ctenophora U شانه داران
teazles U شانه چوپان
heckles U شانه کردن
heckling U شانه کردن
comb case U شانه دان
quails U شانه خالی کردن
teaser U شانه کننده پشم
shirked U شانه خالی کردن از
quail U شانه خالی کردن
shirks U شانه خالی کردن از
scapulo humeral U وابسته به شانه وبازو
comber U ماشین شانه زنی
shirking U شانه خالی کردن از
teasers U شانه کننده پشم
teazels U خارزدن شانه زدن
shrugged U شانه را بالا انداختن
teazles U خارزدن شانه زدن
shrug U شانه را بالا انداختن
shrugging U شانه را بالا انداختن
bleneh U شانه خالی کردن
shoulder roll U چرخیدن روی شانه ها
camail U زره شانه وگردن
teazel U خارخسک شانه چوپان
teasels U خارزدن شانه زدن
square shouldered U دارای شانه پهن
shirk U شانه خالی کردن از
teasel U خارزدن شانه زدن
verges U شانه خاکی جاده
shrinks U شانه خالی کردن از
weasel U شانه خالی کردن
flinching U شانه خالی کردن
Recent search history Forum search
1اصلاح ترجمه
1Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
1چندمین
1according to some hierarchical imaginative medium or genere
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
0rutabaga
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com